آغاز فصل تابستان علاوه برمسائل خوشایندی همچون افزایش ساعات فراغت وتفریح ،مسافرتها و.. موضوع ناخوشایندی را نیز درسطح شهر تهران به همراه دارد افزایش کودکان دستفروش که همه ساله درایام تابستان حضور آنها دراماکن عمومی از جمله خیابان های پرتردد، مترو وحتی اتوبوسها نیز چشمگیرتر میشود.
کودکانی که جعبههای آدامس، دعا و گاهی فال و باتری خلاصه هر چیز کوچک قابل فروش را به دست میگیرند و به هر عابری که میرسند التماس میکنند که از آنها خرید کنند.
کودکانی که معصومیتشان را وارد بازار میکنند و پلیدیها را برای فرداهای خود میخرند این کودکان در خیابانها چه میبینند و چه چیز را تکلیف خود میدانند. آنهایی که امروز باید ساعات فراغت را با سرگرمی های وتفریحات مناسب سپری کنند ودر زیباترین لحظات عمرشان که باید بیشترین لذت را از زندگی ببرتداز کمترین حقوق خود محروم ماندهاند و جیغ و داد برای رقابت درفروش بیشتر کالاهایشان وکسب درآمدبیشتر را میتوانند ضمیمه خاطرات دوران خردسالیشان کنند؛
گلاویز شدن با "فقر" تنها بازی این کودکان است که نه مفهوم تبعیض را میفهمند و نه از نبود شانس در زندگی شان معترضاند و نه از تفریح در تابستان و تعطیلاتش سهمی دارند
فروشندگان کوچک این بازار روز،حاضر نیستند اجناسشان را کمتر از قیمت های تعیین شده به مردم بدهند و حتی از چانه زدن مشتریان برای گرفتن تخفیف بیزار هستند. اما به شدت برای فروختن کالاهایشان به مسافران اصرار میکنند،گویی کسی برای فروش همه کالاهای آنها در یک روز به آنان جایزه میدهد آنها را هر روز میتوان در کنار خیابانهای شهر واماکن عمومی دید، همانهایی که لحظهای گذرا از زندگی ما را تشکیل میدهند، گاهی هم به اندازهای مشغولیت ذهنی داریم که بیاعتنا از کنارشان میگذریم و بازارهای سیار وزیرزمینی مترو یکی از مکان های موردتوجه این کودکان است .
روزانه بیش از دو میلیون مسافر به وسیله مترو در شهر رفت و آمد مب كنند وبرهمین اساس مترو فضایی مناسب برای جلب توجه تعدادبیشتری برای آنها است متأسفانه کودکان کار ودستفروشی یکی از معضلاتی است که امروزه این روند درشهرهای بزرگ خصوصا کلانشهرها روبه رشد است اینگونه آسیب های اجتماعی نه فقط در سطح شهر بلكه در زیرزمین نیز در حال شكل گیری است كه هر روز گسترده تر میشود. در حال حاضر ایستگاه های مترو و داخل واگن های آن محل مناسبی برای تكدی گری و دست فروشی شده كه به معضلات اجتماعی دامن میزند
روزانه ممکن است یکبار سوار شدن در مترو و مسیرهای مختلف آن را تجربه و با بازار روزی که در آن به راه افتاده است، برخورد کرده باشید. بازار روزی که با انواع وسایل نقاشی،ورزشی، مواد خوراکی و غذایی و پوشاک تشکیل شده، اما برای فروش آن هزینه دکوراسیون لازم نیست، دغدغه داشتن فروشگاه ندارد و فاقد ویترین و دکور است و خیال فروشندگان آن از بابت پرداخت اجاره بهای فروشگاه راحت است. عرضه کنندگان کالا در این بازار روز، به معنای واقعی فروشنده نیستندو ناخواسته و به دلایل مختلفی از قبیل نیاز به کسب درآمد وتأمین هزینه های زندگی فروشنده شدهاند. فروشندگانی که البته کم سن و سال هستند، اما سعی دارند لحن صحبت هایشان مانند بزرگسالان باشد تا از طرف مشتریانشان جدی گرفته شوند و بتوانند کالاهای همراه خود را به فروش برسانند.
به نظر میرسد ساک و کیف هایشان از کالاهایی پر باشد که سر و کار داشتن با آنها، حداقل از منظر سن و سال برایشان زود است و هنوز فرصت دارند تا در سنین بالاتر به آنها بیندیشند. این فروشندگان نوجوان، برخی بسیار ژولیده و برخی خوش پوش هستند، اما همه در یک واقعیت مشترکند "نیاز به کسب درآمد برای گذران زندگی خود و احتمالا چند نفر دیگر."
"
امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه دراین خصوص میگوید: تعداد کودکان کار و خیابانی روز به روز در حال افزایش است و این معضل سیمای کشور به خصوص شهرهای بزرگ را زشت کرده است .
وی میافزاید:گرانی، نابسامانی برخی از خانوادهها، طلاق، بدسرپرستی، اعتیاد و .... دلایل اصلی تولید کودکان کار و خیابانی است که معمولا از 7 سالگی شروع به کار میکنند .
وی ادامه داد: بسیاری از این کودکان که با افزایش آنها به یک هنجار تبدیل میشوند میتوانند فرزندان دیگر خانوادهها را مورد آسیب قرار دهد
قرایی مقدم میگوید: در جامعه امروزی تكدی گری به دو شكل آشكار و پنهان وجود دارد كه افراد درخواست كمك میكنند. برخی به دنبال آبرو و حیثیت خود نیستند و به تكدی گری به عنوان یك شغل نگاه میكنند. برخی نیز در تكدی گری پنهان اقدام به دست فروشی میكنند و فقط به دنبال هدف خود هستند.
وی میافزاید: در ایستگاه های مترو چون تجمع زیاد است و احتمال دیده شدن نیز تقریباً وجود ندارد، تكدی گری و دست فروشی زیاد است برخی ترس از دیده شدن دارند و برای آنها در جمع قرار گرفتن مهم است. در مترو چون مردم عجله دارند بنابراین پول گرفتن از آنها راحت و آسان است و وجود اینگونه افراد در مترو زیاد به چشم میخورد.
به گفته وی شاید تجمع متكدیان و دستفروشان در مترو یك شگرد باشد. چون درچنین مكانهایی نفع زیاد دیدهاند و بیشتر راغب هستند در مترو حضور داشته باشند. با شروع تابستان آمار و ارقام متكدیان بیشتر میشود. از طرفی برخی از خانوادهها كودكانشان را وادار به دستفروشی میكنند.
وی میافزاید: آنان متوجه نیستند کودک و یا نوجوانی که به بازار کار وارد میشود، ممکـن است به کارهای خـــلاف نــیـز رو آورد ومی تواند منشا آسیبها ومعضلات اجتماعی بیشتر درسطح خانواده وفراتر ازآن درجامعه باشد.