به گزارش بررسی نیوز به نقل از خبرگزاری برنا تهران، رضا قاسمی پیربلوطی_ مدیر اداره ارتباطات و اموربینالملل شهرداری قدس در یاداشتی نوشت، که از سال ۱۹۸۰ به بعد بروز تغییرات اجتماعی اقتصادی و فناورانه ناشی از اطلاعات در پارهای از کشورها باعث شده است تا این کشورها نه تنها از جوامع در حال توسعه بلکه از جوامع توسعه یافته نیز متمایز شوند.بنابراین بسیاری از نظریه پردازان و صاحب نظران علوم اجتماعی به تبیین و تعریف نوع جدیدی از جامعه پرداختهاند که در آن اطلاعات نقش جادویی را ایفا کرده است. امروزه درک جامعه بدون ابزار تکنولوژی میسر نیست و در واقع توانایی یا ناتوانی جوامع در تسلط بر تکنولوژی بویژه تکنولوژیهای تعیین کننده استراتژی شکل میگیرد.
این امر در مورد انقلاب تکنولوژیک عصر حاضر نیز صدق میکند تصادفی نیست انقلاب تکنولوژی در دوران تجدید ساختار جهانی سرمایهداری آغاز شده و گسترش یافته است. با این اعتبار جامعهای که از دل این روند و دگرگونی بیرون میآید هم سرمایهداری است هم متکی بر اطلاعات در این روند منطق و منافع سرمایهداری پیشرفته انقلاب تکنولوژی را از لحاظ توسعه شکل داده است.
ساختار اجتماعی این جوامع هم متاثر از تکنولوژی و اطلاعات قرن بیستم گشته است. اما جوامع مختلف با توجه بر فرهنگ و نهادهای خود نسبت به پذیرش شکلی از جامعه اطلاعاتی اقدام کردهاند و واکنش های متفاوتی داشتهاند بنابراین نام بردن از یک جامعه اطلاعاتی به معنای همگونی جهانی چندان مناسب نیست اما همه جوامع اطلاعاتی امروزه دو ویژگی را دارند به اعتقاد ریمون آرون : آنها همه بر سرمایهداری و همه بر تنوع فرهنگی متکی بر اطلاعات استوار هستند بنابراین چون فرایند اصلی تولید دانش - بهره وری اقتصادی - قدرت سیاسی و نظامی و ارتباطات رسانهای در این جوامع از الگوی اطلاعاتی تأثیر گرفته است میتوان گفت بسیاری از این جوامع از هم اکنون اطلاعاتی اند. جامعه اطلاعاتی جامعهای تکنولوژی محور بر پایه تولید - توزیع مصرف و انتقال و دسترسی به اطلاعات برای همه استوار است جامعهای که همه ارکان و اجزاء آن با اطلاعات عجین است. وجود شاه راههای اطلاعاتی و ارتباطی که در دهکده جهانی مارشال مک لوهان قدرت را از دست سرمایهداران بزرگ به نفع کشورهای کوچک و جزء بیرون آورده است.
فضای مجازی، دسترسی به اینترنت و شبکه های اجتماعی شاه راههایی هستند که در دسترسی اطلاعات برای همه جهان شرایط فراهم کردهاند اما استفاده درست - سریع تر از سایرین و مطلوب تمایز و برتری میآفریند. مانوئل کاستلز از نویسندگان و نظریه پردازان مشهور در باب تغییر شهری دوره معاصر است .کاستلز، در نشریه «شهر اطلاعاتی که در سال ۱۹۸۹ منتشر کرد، به بحثهایی میپردازد که به پدیدار شدن فرهنگ پست مدرنیسم منتهی شده است .به نظر او، پیشرفت تکنولوژیک، با یک منطق اقتصادی محدود از نظر تاریخی، امکان پذیر شده است . آمیزش تجدید ساختار (خصوصی سازی و ....) و اطلاعات گرایی، نشانه بارز دوران اخیر است. کاستلز، میپذیرد که سرمایهداری و فعالیتهای اطلاعاتی، تقریبا به هم گره خوردهاند . حتی تا آنجا پیش میرود که میگوید، فن آوری اطلاعاتی، از راه رشد تولید و مصرف در جامعه نوین پرورش یافته است . در حقیقت کاستلز به این جا میرسد که در جامعه اطلاعاتی با شهری دو قطبی شده یا شهری دو گانه مواجهایم که در آن شهر، گروهی از افراد شدیداً محروم و گروهی دیگر نخبه در حرفه های اقتصاد اطلاعاتی و مرفه زندگی میکنند و به این ترتیب، چشم انداز یک شهر اطلاعاتی، به صورتی فزاینده، موضوعی مشخصاً اختلاف انگیز در امور اجتماعی است. همچنان که موقعیت شهر جهانی به عنوان مرکز مدیریت و کنترل اطلاعات، تحکیم میشود در نهایت، تعداد بسیار زیادی از مشاغل حرفهای و تکنیکی به وجود میآید که به پدیدار شدن «شهر دوگانه » میانجامد . از دید مانوئل کاستلز انقلاب اطلاعاتی تکنولوژیک ستون فقرات سایر تحولات ساختاری جامعه است و فرایند اطلاعات را شیوه جدید توسعه در جوامع میشمارد و به اعتقاد او پیشرفت سرمایهداری با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات تجدید ساختار سرمایهداری را سبب شده است و شکاف طبقاتی در این جوامع زیاد و فرهنگ پست مدرنی حاکم و طبقه مرفه جامعه با سرعت بالاتر و به منابع معتبرتر اطلاعات دسترسی داشته مصرف زدگی جایگزین نوآوریها و اصالتها کمرنگ و شبیه سازی شده و ظهور جامعهای با این اوصاف را جامعه شبکهای میداند که از ارکان اساسی اندیشه های کاستلز است .همچنین وی آینده جوامع اطلاعاتی را اینگونه بیان میکند: وسایل ارتباطی در سراسر جهان با سرعت خارق العادهای متحول میشوند و هر روز بر تعداد کاربران این وسایل افزوده میگردد. فناوریهای نوین ارتباطی هر روز نسبت به گذشته پیشرفته تر ساده تر کوچکتر انعطاف پذیرتر و با قابلیت های بیشتر در دسترس قرار میگیرند.
اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست و .... به ارتباطات و فناوریهای اطلاعات وابسته تر میشوند و اصطلاح دولت الکترونیک روز به روز مفهومی عام تر به خود میگیرد. و در خاتمه این بحث عقیده این نظریه پردار بر این است که جامعه شبکهای به طرز لجام گسیختهای در حال شکل گیری است جامعهای سرمایهداری نوین این جامعه جهانی است و تا حد زیادی پیرامون شبکهای از جریانهای مالی سازمان یافته است هنوز سرمایهداری به حکومت خود ادامه میدهد اما سرمایهداران خیلی اتفاقی ظهور پیدا میکنند و نیروی کار هویت جمعی خود را از دست داده و از نظر توانمندیها، شرایط کاری، منافع و پروژهها بطور روز افزونی فردی میشود. حیات سرمایه جهانی دیگر چندان به نیروی کار ویژه وابسته نخواهد بود. حیاط روابط جدید اجتماع است که واقعیت زندگی کاری را مشخص میکند.